وقتی من برای عکاسی بیرون می روم، چه عکاسی هوایی و چه شاخه های دیگر عکاسی کودک در آتلیه کودک، همیشه می توانم تصویر را در ذهنم ببینم قبل از این که آن را ثبت کنم. وقتی عکس می گیرم بیشترین تلاشم را برای رسیدن به همان عکس بر روی دوربین می کنم، و می دانم که این عکس برای من معنا خواهد داشت. گاهی اوقات من ۳۰ دقیقه صرف عکاسی، یا گاهی اوقات چندین ساعت را صرف انتظار برای یک لحظه مناسب یا نور مناسب می کنم تا عکسی را که می خواهم بگیرم. در این مطلب من برخی از عکس های هوایی ام که با دِرون گرفته ام و روند ایجاد آنها، از فکر و ایده تا عکاسی و ویرایش، را توضیح می دهم.
همانطور که من بیشتر و بیشتر در عکاسی هوایی پیش می روم، همیشه از خودم می پرسم، چه کار متفاوتی می توانم انجام دهم؟ چطور می توانم عکس های هوایی جالب و منحصر به فرد ایجاد کنم؟ پاسخ ساده است؛ من در مورد آنها خیلی فکر می کنم. من مکان، وقت روز، ترکیب بندی، ظاهر، رنگ، احساس، و حس آنچه را که به دنبالش هستم در نظر می گیرم. اخیرا من با جاده ها، آب، و درختان کار کرده ام، چون فکر می کنم از بالا، اینها چیزهای بسیار جالبی هستند.
۱
از ایده تا عکس: عکاسی هوایی با دِرون – جاده مارپیچ و رد نور ماشین ها
[عکاسی هوایی با دِرون]
بعد از این که پست یکی از دوستانم را در اینستاگرام دیدم، که یک عکس از خودش در کالیفرنیا کنار یک جاده پیچ و خم دار بود، ایده این عکس به ذهنم رسید. یادم آمد که من کنار یک جاده با یک پیچ تند زندگی می کنم، این یکی از آزار دهنده ترین جاده هایی است که می شود در آن رانندگی کرد، اما احتمالا عکس بسیار زیبایی می توان از آن گرفت. من کمی در این مورد فکر کردم و فهمیدم که می توانم این عکس را در طول روز بگیرم و ماشین ها در جای خود متوقف شده باشند یا جاده خالی باشد (هر دو گزینه خوب هستند)، یا می توانم قبل از اینکه هوا برای ناکافی نوردهی کردن درختان و جاده بدون از دست دادن جزئیات خیلی تاریک شود، کمی رد نور را به تصویر بکشم. من تصمیم گرفتم یک چیز جدید را امتحان کنم، چیزی که قبلا امتحان نکرده بودم، و آن ایجاد رد یا حرکت نور بود.
من حدود ۳۰ دقیقه زودتر به آنجا رسیدم، بنابراین دِرون (drone) را بالا بردم، آن را بر بالای جاده به پرواز درآوردم و قبل از این که باتری آن تمام شود چند عکس مختلف گرفتم، آن را به پایین برگرداندم و عکس هایی که گرفته بودم را بررسی کردم. از یکی از آن زوایا راضی بودم و تصمیم گرفتم از آن زاویه عکس بگیرم، ارتفاعی که عکس در آن گرفته شده بود و جایی که اشیاء معین در آن قرار داشتند را به خاطر سپردم، بنابراین توانستم دِرون را دوباره برگردانم و در همان موقعیت قرار دهم.
اکنون وقت گرفتن عکس هایی بود که من نیاز داشتم تا تصویر درون ذهنم را خلق کنم. این سخت ترین بخش کار بود چون من نمی توانستم ترافیک را کنترل کنم، اغلب اوقات تنها یک ماشین، گاهی دو تا، و گاهی یک گروه از آنها پایین جاده می آمدند. من چشمانم را به صفحه نمایش چسبانده بودم و منتظر بودم تا چند ماشین در جایی که من می خواستم وارد کادر شوند. همانطور که هوا تاریک تر می شد، می توانستم با سرعت شاتر بازی کنم و به خودم اجازه به دست آوردن ماتی حرکت بیشتر و رد نورهای طولانی تر را بدهم. در نهایت، کارم تمام شد و من مطمئن بودم که آنچه را می خواستم به دست آورده بودم. به خانه برگشتم و عکس بالا را ویرایش کردم که ترکیبی از دو عکس است و چند چیز از تصویر حذف شده است. وقتی کار تمام شد، می توانستم بگویم که این ۹۵% شبیه چیزی است که من قبل از بیرون رفتن برای عکاسی در ذهنم پیش بینی کرده بودم.
۲
از ایده تا عکس: عکاسی هوایی با دِرون – تضاد بین بخش های زمین
[عکاسی هوایی با دِرون]
برای این تصویر، من در راه برگشت به خانه از یک جلسه عکاسی املاک و مستغلات بودم که متوجه شدم باید در جایی که همیشه می خواستم آن را از بالا ببینم توقف کنم. البته وقتی به آنجا رسیدم همه چیز باید با مهارت انجام میشد، چون من مجبور بودم جایی برای پارک کردن پیدا کنم تا بتوانم دِرون (drone) را به پرواز درآورم، اما در نهایت یک جای پارک حدود هشتصد متر دورتر از آنجا پیدا کردم. وقتی داشتم دِرون را به پرواز درمی آوردم، می خواستم کامیون را بر روی معدن سنگ ثبت کنم در حالیکه هیچ ماشینی در جاده نباشد. هدف من نشان دادن تفاوت زمین در چنین شعاع کمی بود. ما در این عکس طبیعت، حمل و نقل، و یک منطقه استخراج/ساخت و ساز داریم. من در مورد اینکه چگونه می توانم همه اینها را نشان دهم و همه چیز را ساده نگه دارم فکر کردم، بنابراین تصمیم گرفتم با روشی که انجام دادم از آن عکس بگیرم و عکس های متعددی مثل این گرفتم تا اینکه بالاخره عکسی گرفتم که می دانستم خوب از کار در می آید. من همیشه به کنتراست یا تضاد بین بخش های مختلف طبیعت و دیدن چگونگی مداخله انسان با آن علاقه مند بوده ام، که یکی از دلایل اصلی است که من این عکس را دوست دارم.
۳
از ایده تا عکس: عکاسی هوایی با دِرون – قطار و من بر روی ریل ها
[عکاسی هوایی با دِرون]
«قطار و من بر روی ریل ها» یکی از برنامه ریزی شده ترین عکس های هوایی من است. یک روز صبح من از خواب بیدار شدم و به نوعی این عکس را فقط در ذهنم گرفتم. من فکر کردم ایده خیلی احمقانه ای است، بنابراین تصمیم گرفتم بروم و آن را ایجاد کنم. من لباس هایی پوشیدم که خیلی با سنگ ها و ریل ها ترکیب نشوند، مدتی پشت کامپیوتر نشستم و در گوگل مپ به دنبال جایی برای گرفتن این عکس گشتم. من نمی خواستم چیزی جز ریل های قطار و چند درخت در این عکس باشد، اما پیدا کردن جایی که تنها این موارد در آن باشند سخت بود. من در مورد این که چه چیز دیگری می توانم به آن اضافه کنم که از تمرکز اصلی عکس و من دور نشود فکر کردم، و در نهایت آب به فکرم رسید. بعد از یک ساعت جستجو، یک ریل راه آهن پیدا کردم که از میان دو بدنه آبی رد میشد و حدود ۴۰ دقیقه با من فاصله داشت. قبل از اینکه به آنجا بروم یادم آمد که عکس بدون قطار چطور خواهد بود؟ برنامه ریزی بیشتر… من مجبور بودم برنامه قطار را پیدا کنم تا بتوانم از قطار هم عکس بگیرم، بنابراین دیدم که یک قطار در ساعت ۲:۵۰ و بعدی در ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر می آمد.
من به مقصد رسیدم، در یک مرکز خرید پارک کردم، یک فلش راهنما پیدا کردم که به ریل قطار می رسید و از یک تپه سنگی بزرگ بر روی یک تونل بالا رفتم تا به ریل رسیدم. حدود چهارصد متر در امتداد ریل پیاده روی کردم تا به آب رسیدم، دِرون (drone) را بیرون آوردم و آن را تنظیم کردم. من کمی زود رسیدم تا یک سری چیزها را بفهمم، دِرون را بالا بردم تا برنامه ریزی های قبل از گرفتن عکس را انجام دهم و ترکیب بندی، مقیاس و موقعیتی که باید در آن دراز بکشم را در نظر بگیرم. من تعدادی عکس از خودم که بر روی ریل دراز کشیده بودم از دور و نزدیک و در تمام موقعیت های مختلف گرفتم، بنابراین گزینه هایی داشتم که در پس پردازش با آنها کار کنم. سپس، منتظر ماندم تا قطار بیاید و خوش شانس بودم که قطاری گیر آوردم که در هر دو جهت می رفت. با تمام شدن همه کارها، اکنون وقت آن بود که به خانه بروم و کمی ویرایش روی عکس ها انجام دهم. من می خواستم این عکس یک حسی را منتقل کند، شاید حس غم یا اندوه، که بیننده تعجب کند چرا من روی آن ریل ها در وسط ناکجا آباد دراز کشیده ام و انتظار مرگم را می کشم (عکسی که برای هر کسی طبیعی و نرمال نباشد). بعد از این که عکس ایجاد شد، توانست چند نفری را با این باور که من واقعا بر روی ریل ها دراز کشیده ام فریب دهد، اما گذشته از آن این تصویر دیگری بود که من واقعا برای بیرون رفتن و گرفتن آن وقت گذاشتم.
با عکاسی دیجیتال ما می توانیم هر چقدر عکس که می خواهیم بگیریم، اما عکس هایی که در موردشان فکر می کنیم و واقعا به آنها اهمیت می دهیم، عکس هایی هستند که نشان می دهند ما به عنوان هنرمند چه کسی هستیم. آنها عکس هایی هستند که شما را از افراد دیگر جدا می کنند و باید همیشه خودتان را به گرفتن آنها تشویق کنید.
نویسنده: تای پولند (Ty Poland)
منبع:
لنزک
:: برچسبها:
عکاسی,راهنمای عکاسی,آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0